آرشیو مرداد ماه 1400

آشنايي با مفاهيم خانه هوشمند ، امكانات و تجهيزات هوشمندسازي ساختمان

ماجراي خريد خانه هوشمند

۴ بازديد

 

سوار ماشين دوستم بودم كه به پاركينگ رسيدم. ديدم درب پاركينگ باز شد يدون اينكه نگهباني ايستاده باشه و ريموت كنترلي داشته باشه ازش پرسيدم كسي تو خونه هست كه ريموت كنترل درب پاركينگ رو زده گفت نه خانه من هوشمنده بهش نگاهي كردم و ازش پرسيدم چه جالب خانه هوشمند! رو به من كرد و گفت جالبتر هم مي شه.

 

امكانات خانه هوشمند


خانه هوشمند

ديگه كم كم داشت هوا تاريك  مي شد بايد مي رفتيم خونه و بعدش هم بايد مي رفتيم براي خريد خونه به يك بنگاه املاك سر بزنيم. تو همين فكر بودم كه ديدم چراغ هاي خونه از بيرون روشن شد. كم كم داشتم شك مي كردم كه اين رفيقمان داره شوخي مي كنه حتما خونشون كسي هست. بهش گفتم ظاهرا يكي تو خونتون هست گفت مگه نگفتم خانه هوشمند شده

 

همينجوري كه داشتيم راه پله هاي پاركينگ رو به طرف اسانسور مي رفتيم ديدم آسانسور خودش از طبقه 30 داره مياد پايين. بهش گفتم حتما اينم به خاطر اينه كه ساختمان هوشمند هست، خنده اي كرد و گفت اره بابا داريم تو عصر ارتباطات زندگي مي كنيم . لذت زندگي به همين استفاده كردن از تكنولوژي هاست ديگه مگه نه!

 

رو كردم بهش گفتم فكر مي كردم خانه هوشمند يعني اينكه پاركينگ ريموت دار داشته باشه و آسانسور با نماي مدرن داراي استخر و روف گاردن.

 

گفت نه بابا اين واسه ما قديدمي هاست الان ديگه همه اشيا رو با تكنولوژي يه كاري مي كنند حرف بزنن. حرف هايي كه مي زد عين اين فيلم سينمايي ها ي تخيلي بود.

 

خودم رو داشتم براي اتفاق هاي غير منتظره ديگه با هيجان آماده مي كردم كه زمان وارد شدن دوستم به خانه اش ديدم بدون كليد با وارد كردن يك كد وارد خونه شديم . همون اول رو به من كرد و گفت يه دقيقه صبر كن من دزد گير رو خاموش كنم . ديدم هواي اتاق با اينكه تابستان داغ بود خنك بود و داشت موسيقي هم پخش مي شد.

 

سناريو خانه هوشمند

 

داشت مي خنديد و مي گفت بابا اينا رو قبل از اينكه بيايم از طريق اپيليكيشن خانه هوشمند توي گوشيم سناريوي شب رو فعال كردم. گفت هوا اتاق رو هم كه كي بيني سرد شده به خاطر دستوري قبلي است قبل از حركت از محل كارم به خانه به اپ خانه هوشمند فرستادم تا اسپيلت ها رو روشن بشن تا قبل از اينكه برسيم هواي اتاق ها خنك بشن.


سناريو خانه هوشمند

داشت كم كم خوشم ميومد كه چه استفاده هايي از تكنولوژي روز دنيا براي هوشمندسازي ساختمان مي شه كرد و با اين گوشي هاي هوشمندي كه اين همه هم پول بابتشون داديم چه استفاده هايي مي شه ازشون كرد. حسابي داشتم كيف مي كردم. باورش ديگه برايم سخت نبود وقتي ديدم از راه دور همه چي رو داره كنترل مي كنه. تو همين فكر و خيال بودم كه دوستم بهم گفت بريم آشپرخانه تا شامي بزنيم بعد بريم بنگاه براي خريد خونه.

 

باهاش رفتم آشپزخانه ديدم پرده هاي بالكن اتومات رفتن بالا و يك موزيك لايت هم پخش شد. خيلي رمانتيك بود. صداي موسيقي اين فضا با موسيقي كلاسيك پذيرايي فرق مي كرد. داشتم به خودم مي گفتم حتما اين هم از مزاياي خانه هوشمند هست ديگه.

 

داشتيم شام مي خورديم كه دوستم رو به من كرد و گفت كه تكنولوژي خيلي خيلي زود تر از اون چيزي كه ما فكرش رو كنيم داره پيشرفت مي كنه و تازه اين بخش از امكانات خانه هوشمند كه ما داريم تو منزل ها و اداره هامون استفاده مي كنيم. رو به يخچال كرد و گفت همين يخچال رو مي بيني هوشمند شده اش هم هست كه هنوز به بازارهاي ايران راه پيدا نكرده اما در دنيا هست و به صاحب خانه ميگه كه مثلا تخم مرغ ،شير و گوشت تموم شده و روي گوشي همراه هشدار مي ده و حتي مي تونه برنامه ريزي كنه تا از هايپر ماركت نزديك خانه سفارش دليوري و خريد رو بده.

 

داشتم شاخ در مياوردم. كه خانه هوشمند چطوري تونسته خيلي از نياز هاي مارو حتي در نبود ما مثل سيستم امنيتي و دزدگير، سيستم اعلام حريق، كنترل روشنايي، كنترل سيستم هاي سرمايش و گرمايش از راه دور، آبياري هوشمند، سيستم صوتي، پرده هاي برقي و آسانسور و درب پاركينگ هوشمند را بدون حضور شخص و نياز كمك فردي ديگري در خانه امان مثل آب خوردن انجام بده .

 

بعد از اينكه شام خورديم رو به من كرد و گفت از روي تاچ پنل سناريوي خروج از منزل رو فعال مي كنم. با خيال راحت بريم بنگاه املاك.

 

خانه هوشمند به سبك ايراني

 

تو راه برگشت از خانه دوستم به بنگاه املاك براي خريد خانه ذهنم داِئم مشغول بود تا اينكه دوستم گفت اينم بنگاه املاك. به خودم آمدم ديدم بنگاه املاك ميگه چه خونه اي براي خريد مد نظرتون هست با چه متراژي كجاي تهران؟ رو به دوستم كردم و بعد به بنگاه املاكي گفتم خونه اي كه هوشمند باشه. و تاكيد كردم خانه هوشمند مي خوام بخرم. دوستم رو به من كرد و گفت البته خانه هوشمند به سبك ايراني.

منبع : خانه هوشمند كوباكو